موومان هیچ‌اُم: سکوت

[راهروهایی هست که چه می‌دانی]

سه شنبه, ۲۱ مرداد ۱۳۹۳
Veronique

بهانه: راهرو با انتظار تعریف می‌شود، انتظار رسیدن به جایی، به کسی، به چیزی. هی می‌روی و می‌روی تا برسی به انتهایش. گاهی آن‌سوی درازیِ این راهرو‌ها استقبال است و لبخند آن‌هایی که با اشتیاق و اشک برایت دست تکان می‌دهند، و گاهی هم بدرقه و برزخِ سردِ سالن‌های پرواز. و همین آخری بود که به یادم آورد که راهرو چه پدیده مزخرفی است...

***

راهروها همه شبیه هم‌اند: باریک و دراز و بی‌فایده؛ هیچ چیز به زیبایی و جاداری خانه اضافه نمی‌کنند؛ تنها فضا می‌گیرند و متراژ حرام می‌کنند. نه می‌توانی یک دست میز و صندلی لهستانیِ ترمه‌پوش تویشان جا دهی و نه قابلیت تبدیل شدن به بار و نشیمن و خوابگاه را دارند (مگر در مواقعِ اضطراریِ هجومِ میهمان‌هایِ عیدانه شاید). حتی آن گلدان فسقلی و طفلکی هم که به زور یک گوشه‌شان جا می‌دهی دست آخر پژمرده می‌شود از بس که با نور بیگانه‌اند و دور از دسترسِ آب‌پاش‌های قرمزِ پلاستیکی. بیشتر جای کفش‌های گِلی‌ و چترهای سیاهِ باران‌ندیده‌‌اند تا آبپاش و گُلدان و نور.

راهروها حرام می‌کنند و جای خیلی چیزهای خوب دیگر را، جای یک گلخانه‌ی پر اطلسی یا یک تراسِ دلبازِ رو به آبادی را پر میکنند. نهایت خاصیت‌شان هم شاید این باشد که تو را، مگر و شاید و گاهی، به جایی وصل کنند که تازه ممکن است انباری باشد یا پاگردِ خاک گرفتهِ‌ی آپارتمان روبرو.

راهروها (مثل برخی آدم‌ها) محل عبورند، از خودشان هویتی ندارند آن‌چنان و لاجرم باید ازشان گذر کرد تا به جایی که می‌خواهی برسی. و وقتی رسیدی، وقتی عبور کردی ازشان و روی مبل‌های راحت پذیرایی لم دادی و گپ و گفت‌ات با اهالی مهربان خانه گل انداخت، فراموش‌شان می‌کنی. اصلا در تمام طول تاریخِ راهروها و خانه‌های جهان، شده میهمانی، گیرم محض خنده، از دلبازیِ راهروی یک خانه تعریف کند و با دیدنش از ته دل بگوید "واو"؟! شده مسافری تازه از سفر برگشته همانجا وسط راهرو روی زمین ولو شود و بگوید "آخیش، بالاخره رسیدم"؟! شده مادری گردگیری‌های دمِ عیدش را از راهرو شروع کند؟!

خانه اتاق می‌خواهد برای خواب‌‌های خوب جمعه‌ها، تراس می‌خواهد برای چایِ‌های داغِ غروب، و آشپزخانه می‌خواهد برای مرباهای بهارنارنجِ مادربزرگ. 


اصلا کاش جای تمامِ راهروهای جهان چند متر بیشتر سهمِ گلخانه‌ بود...


[عکس: زندگی دوگانه ورونیک - کریستوف کیشلوفسکی]


۹۳/۰۵/۲۱
علی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی